English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8435 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flat nose plier U انبردست قابل تنظیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
adjustable U قابل تنظیم
adjustable channel مجرای قابل تنظیم
adjustable antenna آنتن قابل تنظیم
adjustable clamp گیره قابل تنظیم
variable speed gear drive U گیربکس قابل تنظیم
adjustable frame چهارچوب قابل تنظیم
adjustable catch دستگیره قابل تنظیم
adjustable lever U اهرم قابل تنظیم
adjustable buckle سگک قابل تنظیم
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
adjustable stop U توقف قابل تنظیم [مهندسی]
adjustable gib U پشت بند قابل تنظیم
pantograph U دستگاه رسام قابل تنظیم
adjustable lamp چراغ مطالعه قابل تنظیم
angular adjustable قابل تنظیم بطور زاویه ای
adjustable waist tab نوار دور کمر قابل تنظیم
inductor with adjustable air gap U پیچک با فاصله هوائی قابل تنظیم
adjustable double endwrench آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
kaplan pump U نوعی پمپ پروانهای که پرههای چرخ کن قابل تنظیم است
adjustable strap بند شلوار پیش سینه دار که قابل تنظیم است
soft tooling U ابزاری که ابعاد ان معمولا تاحد کمی قابل تنظیم است
nipper U انبردست
nippers U انبردست
pliers انبردست
slip joint pliers نوعی انبردست
plier U انبردست [ابزار]
water pump pliers [انبردست واترپمپ]
lineman's plier U انبردست مسئول خط
eyelet plier U انبردست روزنه دار
lead sealing plier U انبردست مهر و موم
warm standby U وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
anti servo tab U بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
privilege U دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
sensible U قابل درک قابل رویت
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
achievable U قابل وصول قابل تفریق
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
adjustments U تنظیم
regularization U تنظیم
alignments U تنظیم
regulation U تنظیم
formulation U تنظیم
timing U تنظیم
shaping regulating U تنظیم
adjustment تنظیم
set out U تنظیم
calibration U تنظیم
spreading U تنظیم
alignment U تنظیم
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
formulated U تنظیم کردن
regularizes U تنظیم کردن
formulates U تنظیم کردن
regularized U تنظیم کردن
regularize U تنظیم کردن
regularising U تنظیم کردن
lineup U تنظیم کردن
indicement U تنظیم ادعانامه
line regulator U تنظیم کننده
regularises U تنظیم کردن
variability U قابلیت تنظیم
regularizing U تنظیم کردن
regulators U تنظیم کننده
adjusted U تنظیم شده
to put in to shape U تنظیم کردن
regulator U تنظیم کننده
to make out U تنظیم کردن
air adjustment U تنظیم هوا
make out U تنظیم کردن
tunable U تنظیم پذیر
timing U تنظیم وقت
formulate U تنظیم کردن
family planning U تنظیم خانواده
hand regulation U تنظیم با دست
to set out U تنظیم کردن
regulating U تنظیم کردن
regularised U تنظیم کردن
focusing control U تنظیم تمرکز
fine setting U تنظیم میکرومتری
adjusability U قابلیت تنظیم
fine setting U تنظیم دقیق
framer U تنظیم کننده
fine adjustment U تنظیم دقیق
initial adjustment U تنظیم صفر
frequency tuning U تنظیم فرکانس
fine adjustment U تنظیم فریف
set screw U پیچ تنظیم
rheostat regulation U تنظیم با رئوستا
conduction U هدایت تنظیم
regulate U تنظیم کردن
regulated U تنظیم کردن
regulates U تنظیم کردن
indictments U تنظیم کیفرخواست
jack screw U پیچ تنظیم
set up U تنظیم کردن
attend U تنظیم کردن
attending U تنظیم کردن
set the watch U تنظیم نگهبانی
attends U تنظیم کردن
setting ring U حلقه تنظیم
inductive tuning U تنظیم پرمئابیلیته
adjustment of rools U تنظیم غلطک
levelling screw U پیچ تنظیم
depth adjustment تنظیم عمیق
indictments U تنظیم ادعانامه
indictment U تنظیم کیفرخواست
adjusting point U نقطه تنظیم
trigger control U تنظیم با ماشه
rocker gear U تنظیم جاروبک
adjustment of fire U تنظیم تیر
lay down U تنظیم کردن
indictment U تنظیم ادعانامه
inductive tuning U تنظیم القائی
formulating U تنظیم کردن
checked U دریچه تنظیم
speed adjustment U تنظیم سرعت
carburetor adjustment U تنظیم کاربراتور
pilot valve U سوپاپ تنظیم
cascade control U تنظیم زنجیری
will adjust U تنظیم می کنم
check gate U دریچه تنظیم
check valve U شیر تنظیم
tunes U تنظیم کردن
adjust U تنظیم کردن
cam type regulation U تنظیم بادامکی
regularizer U تنظیم کننده
checks U دریچه تنظیم
thermoregulation U تنظیم دمایی
regulable U تنظیم پذیر
thermoregulation U تنظیم حرارت
frame U تنظیم کردن
spark setting U تنظیم جرقه
adjusts U تنظیم کردن
redact U تنظیم کردن
caliper setting U تنظیم پرگار
tune U تنظیم کردن
regiments U تنظیم کردن
arrangements U ترتیب تنظیم
arrangement U ترتیب تنظیم
corrector U تنظیم کننده
crystal control U تنظیم با بلور
purity adjustment U تنظیم خلوص
regulation U پهنه تنظیم
range of adjustment U ناحیه تنظیم
stup string U رشته تنظیم
range adjustment U تنظیم برد
range adjustment U تنظیم مسافت
alignments U تنظیم انطباق
alignments U صف بندی تنظیم
alignment U تنظیم انطباق
alignment U صف بندی تنظیم
Recent search history Forum search
1frangible
1gorse melatonin
1may fader good
1due amount
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
2single gas
1he booted them off to the isle of the lost
1 facing man power issue if some day my rigger will be free I provide you, project in on going and I send rigger to Jalalabad and Kundoz I am also
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2Rowdy
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com